| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
یکی از بخشهای مهم هر نظام اقتصادی، نظام تجاری آن میباشد. اینکه نظام تجاری به چه شکلی عمل کند بستگی به داشتن استراتژی هوشمند تجاری و صنعتی خواهد داشت. امروزه نميتوان بدون استراتژي مشخص و بي توجهي به ضريب ناامني وابستگي استراتژي تجاري و صنعتی تدوين کرد.
صنعت خودروسازي کشورمان دچار يک اشتباه استراتژيک شده است که به هيچ وجه با اصول اقتصاد مقاومتي سازگار نيست.
اقتصاد مقاومتي بر اصل تقسيم و مديريت ريسک استوار است. اما اقدام صنعت خودروسازي کشورمان کاملاً ريسک ناشي از وابستگي را افزايش داده است.
سومین قرارداد خودرویی مهم پسابرجام در فرانسه بین سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) و شرکت رنو منعقد شد. پیش از این پژو با ایران خودرو و سیتروئن با سایپا، قرارداد همکاری مشترک در زمینه خودرو منعقد کرده بودند. اکنون با ۳ قرارداد خودرویی مواجه هستیم که اشاره به چند نکته درباره این قراردادها ضروری است.
هر ۳ قرارداد خودرویی پسابرجامی ایران با خودروسازان فرانسوی بسته شده است.
اتکای کامل خودروسازی کشور در روابط خارجی به یک کشور خاص، خلاف منطق و موجب آسیب پذیری این صنعت در صورت بازگشت تحریم هاست.
این موضوع مبین پذیرش دو فرضیه است یا متوليان صنعت خودرو در کشورمان کاملاً با ادبيات استراتژي تجاري بيگانه اند و یا تعارض منافع گروهی خاص اجازه نمیدهد که قراردادهای صنعت خودرو با کشوری غیر از فرانسه منعقد شود.
براي کشوری که طعم تلخ تحريم را چشيده است جاي تعجب دارد که با دست خودش براي خودش ريسک و مخاطره بتراشد.
فارغ از اين موضوع که فرانسوي ها پيش از اين در پارس جنوبي بد عهدي کرده بودند و در مذاکرات هسته اي هم به عنوان پليس بد نقش آفريني ميکردند و شايسته منفعت اقتصادي از سوي ايران نبايد باشند، اما اصل ماجرا اين است که ما همه تخم مرغ هايمان را در يک سبد گذاشته ايم و با يک لگد فرانسه کل صنعت خودرو سازي کشور تحت تاثير قرار خواهد گرفت.
پيشنهاد اين است که بهتر بود سه شرکت ايراني با سه کشور مختلف قرارداد انعقاد ميکردند.
اتخاذ رویکرد تقسیم و مدیریت ریسک هم مختص به کشور ما نیست، در انگلستان سیاستگذاران حوزه انرژی مقيد هستند که نبايد به هيچ کشوري در واردات انرژي بيش از ۴٠ درصد نياز وارداتي وابسته باشند. زيرا نمي خواهند بدين وسيله مورد نفوذ سياسي کشور مبداء قرار بگيرند.
فقدان استراتژی صنعتی در صنعت خودروسازی
اگر ما میخواهیم صنعت خودروی موفقی داشته باشیم باید در سیاستگذاری هم هوشمند باشیم، صنعت خودرو در ایران پیش از صنعت خودرو در کره جنوبی شروع بکار کرد، اما امروز صنعت خودرو در کره جنوبی، صنعتی پیشتاز و بین المللی است اما در ایران صنعتی سربار است که نتوانسته خارج از مرزهای کشور توفیقی بدست بیاورد. اما سوال اساسی این است که چرا چنین اتفاقی افتاده است؟
هنگامی که در ایران تصمیم گرفته شد از صنعت داخلی خودرو حمایت شود، تعرفه سنگین بر واردات خودرو وضع شد، اما تعرفه بر واردات قطعه سنگین نبود.
در همان زمان در کره جنوبی سیاستی بر عکس در راستای حمایت از تولید ملی اتفاق افتاد؛ تعرفه بر قطعات سنگین بود و تعرفه بر واردات خودرو ناچیز وضع شد.
نتیجه این شد که در ایران قطعات ارزان خارجی، خودروهای ملی را تولید کردند، اما در کره جنوبی قطعات بسیار گران خودروهای خارجی صرفه وارد کردن نداشت، لذا عوامل تولید در کره جنوبی تولید قطعه را اقتصادی دیدند و مجبور به قطعه سازی شدند.
کرهایها وقتی قطعه سازهای موفقی شدند؛ در خودرو سازی هم توانستند موفق عمل کنند. این در حالی است که کره جنوبی علاوه بر اینکه قدرت خود در تولید خودرو را بالا برد، توان خود در ایجاد زنجیره ارزش را هم افزایش داد.
در سال 2013 بیش از 40 درصد تجارت دنیا مربوط به محصولات و خدماتی بوده است که توسط زنجیره ارزش بین المللی تولید شده اند. این هم آسیب دیگری است که صنعت خودروی ما به دلیل فقدان هوشمندی سیاست گذار کشور را از این منبع درآمد و اشتغال بی بهره کرده است.
هر دو سیاست گذار در ایران و کره جنوبی قصد حمایت از تولید ملی داشتند، ولی تفاوت در عمق نگرش موجب تفاوتی این چنینی می شود. سیاست گذار باید هوشمند، دوراندیش و عمیق باشد. سحطی نگری و حل کردن مشکلات با مُسکن بزرگترین آفت سیاستگذاری است.
منبع: روزنامه صبح نو،
سید سجاد پادام